معنی فارسی entrancer
B1شخصی که دیگران را با روشهای جادویی یا سحرآمیز مسحور میکند.
A person or thing that enchants or fascinates others.
- NOUN
example
معنی(example):
سحرکننده با اجرای خود جمعیت را مسحور کرد.
مثال:
The entrancer mesmerized the crowd with her performance.
معنی(example):
او به عنوان یک سحرکننده در دنیای شعبدهبازان شناخته شده است.
مثال:
He is known as an entrancer in the world of illusionists.
معنی فارسی کلمه entrancer
:
شخصی که دیگران را با روشهای جادویی یا سحرآمیز مسحور میکند.