معنی فارسی entrep

B1

شرکت یا کسب‌وکاری که فردی آن را تأسیس می‌کند.

A business or enterprise founded by an individual.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که کسب‌و‌کار خود را آغاز کند.

مثال:

He decided to start his own entrep.

معنی(example):

کسب‌وکار او به‌سرعت موفق شد.

مثال:

The entrep he founded quickly became successful.

معنی فارسی کلمه entrep

: معنی entrep به فارسی

شرکت یا کسب‌وکاری که فردی آن را تأسیس می‌کند.