معنی فارسی enucleates
B1جداسازی هسته یک سلول، به ویژه در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی.
To remove the nucleus of a cell.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A cell which has been enucleated
verb
معنی(verb):
To remove the nucleus from (a cell).
معنی(verb):
To remove without cutting into it; especially, to remove or gouge out (an eyeball or tumor).
معنی(verb):
To explain; to lay bare.
example
معنی(example):
دانشمند سلول‌ها را برای تحقیق در می‌آورد.
مثال:
The scientist enucleates the cells for research.
معنی(example):
این فرآیند هسته را از سلول جدا می‌کند.
مثال:
The process enucleates the nucleus from the cell.
معنی فارسی کلمه enucleates
:
جداسازی هسته یک سلول، به ویژه در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی.
