معنی فارسی envineyard
B1مزرعهای که در آن انگور برای تولید شراب کشت میشود.
A vineyard is a plantation of grape-bearing vines used for wine production.
- NOUN
example
معنی(example):
مزرعهی انگور با انگورهای رسیده و آبدار پر شده بود که آمادهی برداشت بودند.
مثال:
The envineyard was filled with ripe, juicy grapes ready for harvest.
معنی(example):
هنگام پیادهروی در مزرعهی انگور، میتوانستیم بوی شیرین انگورها را استشمام کنیم.
مثال:
Walking through the envineyard, we could smell the sweet scent of the grapes.
معنی فارسی کلمه envineyard
:
مزرعهای که در آن انگور برای تولید شراب کشت میشود.