معنی فارسی enviously

B2

با حسادت یا غبطه به چیزی، به معنای آرزو کردن چیزی که دیگران دارند.

In a manner showing jealousy or envy toward someone else's possessions or qualities.

example
معنی(example):

او با حسادت به ماشین جدید دوستش نگاه کرد.

مثال:

She looked enviously at her friend's new car.

معنی(example):

او با حسرت درباره تعطیلاتشان در هاوایی صحبت کرد.

مثال:

He spoke enviously about their vacation in Hawaii.

معنی فارسی کلمه enviously

: معنی enviously به فارسی

با حسادت یا غبطه به چیزی، به معنای آرزو کردن چیزی که دیگران دارند.