معنی فارسی envire

B2

احاطه کردن یا احاطه شدن به دور چیزی، به ویژه به طور کامل.

To enclose or surround completely; to encircle.

example
معنی(example):

محاصره کردن چیزی به معنای احاطه کامل بر آن است.

مثال:

To envire something means to surround it completely.

معنی(example):

مه غلیظ به نظر می‌رسید که کل شهر را محاصره کرده است.

مثال:

The dense fog seemed to envire the entire town.

معنی فارسی کلمه envire

: معنی envire به فارسی

احاطه کردن یا احاطه شدن به دور چیزی، به ویژه به طور کامل.