معنی فارسی enwing
B1تکنیکهایی که به گسترش و ارتقاء چیزی اشاره دارد.
Relating to techniques or actions that enhance or expand.
- OTHER
example
معنی(example):
هنرمند از تکنیکهای گسترش برای دیوارنگاره استفاده کرد.
مثال:
The artist used enwing techniques for the mural.
معنی(example):
او سبک خود را به عنوان گسترش برای الهام بخشی به خلاقیت توصیف میکند.
مثال:
He describes his style as enwing to inspire creativity.
معنی فارسی کلمه enwing
:
تکنیکهایی که به گسترش و ارتقاء چیزی اشاره دارد.