معنی فارسی enwombing
B1فرایندی که در آن حمایت و پرورش انجام میشود.
The act of nurturing or fostering development.
- VERB
example
معنی(example):
فرایند enwombing اجازه رشد پایدار را میدهد.
مثال:
The process of enwombing allows for sustainable growth.
معنی(example):
آنها در برنامه خود بر روی پرورش استعدادهای جوان تمرکز کردهاند.
مثال:
They are focusing on enwombing young talents in their program.
معنی فارسی کلمه enwombing
:
فرایندی که در آن حمایت و پرورش انجام میشود.