معنی فارسی enworthed

B1

احساس ارزشمندی و پذیرش که ناشی از رفتار یا نگرش دیگران نسبت به فرد است.

Feeling valued or accepted, often due to the support or appreciation from others.

example
معنی(example):

او از حمایت دوستانش به خود می بالید.

مثال:

She felt enworthed by her friends' support.

معنی(example):

احساس پذیرفته شدن می‌تواند اعتماد به نفس را بهبود ببخشد.

مثال:

Being enworthed can improve self-esteem.

معنی فارسی کلمه enworthed

: معنی enworthed به فارسی

احساس ارزشمندی و پذیرش که ناشی از رفتار یا نگرش دیگران نسبت به فرد است.