معنی فارسی epagomenous
B1مربوط به روزهای اضافی در تقویم یا ویژگیهای خاصی که به طور غیرمعمولی به یک موضوع اضافه میشوند.
Relating to or characterized by the addition of extra days or elements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت اپاگومنوس او را در گروه متمایز کرد.
مثال:
Her epagomenous nature made her stand out in the group.
معنی(example):
جنبههای اپاگومنوس جشنواره جذاب بودند.
مثال:
The epagomenous aspects of the festival were fascinating.
معنی فارسی کلمه epagomenous
:
مربوط به روزهای اضافی در تقویم یا ویژگیهای خاصی که به طور غیرمعمولی به یک موضوع اضافه میشوند.