معنی فارسی epalpate
B1یک عمل پزشکی که در آن با احساس و لمس، ناحیهای از بدن بررسی میشود.
To examine a body part by feeling or palpation for any irregularities.
- VERB
example
معنی(example):
پزشک تصمیم گرفت تا شکم بیمار را از نظر هرگونه غیرطبیعی بودن اپالپت کند.
مثال:
The doctor decided to epalpate the patient's abdomen for any abnormalities.
معنی(example):
قبل از انجام تشخیص، اپالپت کردن ناحیه ضروری است.
مثال:
It is essential to epalpate the area before making a diagnosis.
معنی فارسی کلمه epalpate
:
یک عمل پزشکی که در آن با احساس و لمس، ناحیهای از بدن بررسی میشود.