معنی فارسی epalpebrate
B1عملی که در آن با لمس و بررسی نزدیک، ویژگیهای خاص یک شئ یا مواد مورد مطالعه قرار میگیرد.
To investigate or delve into details by feeling or examining closely.
- VERB
example
معنی(example):
محقق باید نمونه را اپالپریت کند تا دادهها را جمعآوری کند.
مثال:
The researcher had to epalpebrate the specimen to gather data.
معنی(example):
اپالپریت کردن در مطالعه خواص لمسی مواد بسیار حیاتی است.
مثال:
To epalpebrate is crucial when studying the tactile properties of materials.
معنی فارسی کلمه epalpebrate
:
عملی که در آن با لمس و بررسی نزدیک، ویژگیهای خاص یک شئ یا مواد مورد مطالعه قرار میگیرد.