معنی فارسی ephoric

B2

اَفُوری به ویژگی‌ها و مفاهیم مرتبط با سیستم‌های حکومتی و نظارتی در جوامع باستان اشاره دارد.

Pertaining to or characteristic of the ephorate or its principles.

example
معنی(example):

زمینه ی اَفُوری بحث آنها حکومت باستانی بود.

مثال:

The ephoric context of their discussion was ancient governance.

معنی(example):

او طبیعت اَفُوری متون را جذاب یافت.

مثال:

He found the ephoric nature of the texts fascinating.

معنی فارسی کلمه ephoric

: معنی ephoric به فارسی

اَفُوری به ویژگی‌ها و مفاهیم مرتبط با سیستم‌های حکومتی و نظارتی در جوامع باستان اشاره دارد.