معنی فارسی epiclidal
B1اپیکلیدا، مرتبط با ویژگیهای مخصوص در گیاهان که به سازگاری آنها کمک میکند.
Referring to traits or characteristics in plants related to their adaptations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت اپیکلیدا گیاه بسیاری از گیاهشناسان را به خود جلب کرده است.
مثال:
The epiclidal nature of the plant has intrigued many botanists.
معنی(example):
مطالعه ویژگیهای اپیکلیدا میتواند اطلاعات زیادی درباره سازگاریهای گیاه ارائه دهد.
مثال:
Studying epiclidal features can reveal much about a plant's adaptations.
معنی فارسی کلمه epiclidal
:
اپیکلیدا، مرتبط با ویژگیهای مخصوص در گیاهان که به سازگاری آنها کمک میکند.