معنی فارسی epicly
B1به طرز حماسی، به شیوهای که شگفتانگیز و بزرگ باشد.
In a manner that is grand or heroic; impressively.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز شگفتانگیزی در نمایش مدرسه اجرا کرد و همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She performed epicly in the school play, impressing everyone.
معنی(example):
او داستان را به طرز حماسی تعریف کرد و توجه تماشاگران را جلب کرد.
مثال:
He told the story epicly, capturing the audience's attention.
معنی فارسی کلمه epicly
:
به طرز حماسی، به شیوهای که شگفتانگیز و بزرگ باشد.