معنی فارسی epididymal
B1مربوط به اپیدیدیم، جزئی از سیستم تولید مثل مردان که اسپرم را ذخیره و بالغ میکند.
Relating to the epididymis, a duct behind the testis that stores and matures sperm.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مایع اپیدیدیمی به تغذیه اسپرم کمک میکند.
مثال:
The epididymal fluid helps nourish sperm.
معنی(example):
سلامت اپیدیدیم برای باروری مردان بسیار مهم است.
مثال:
Epididymal health is crucial for male fertility.
معنی فارسی کلمه epididymal
:
مربوط به اپیدیدیم، جزئی از سیستم تولید مثل مردان که اسپرم را ذخیره و بالغ میکند.