معنی فارسی epilogic

B2

مربوط به اپیلاگ یا پایان یک اثر ادبی، بخش‌های پایانی که ممکن است نظراتی را ارائه دهند.

Pertaining to an epilogue, often relating to the concluding portion of a literary work.

example
معنی(example):

بخش اپیلاگی کتاب به بسیاری از سوالات من پاسخ داد.

مثال:

The epilogic section of the book answered many of my questions.

معنی(example):

عناصر اپیلاگی می‌توانند داستان کلی را بهبود بخشند.

مثال:

Epilogic elements can enhance the overall narrative.

معنی فارسی کلمه epilogic

: معنی epilogic به فارسی

مربوط به اپیلاگ یا پایان یک اثر ادبی، بخش‌های پایانی که ممکن است نظراتی را ارائه دهند.