معنی فارسی epilogistic
B2مرتبط با نتایج یا بخشهای پایانی؛ توضیحاتی اضافی که در انتهای یک اثر ارائه میشوند.
Relating to or characterized by final remarks or conclusions; additional comments made at the end of a work.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد اپیلوژیک او به روشنسازی موضوعات بحث کمک کرد.
مثال:
His epilogistic approach helped to clarify the themes of the discussion.
معنی(example):
عناصر اپیلوژیک در سخنرانی او به طور خاص جذاب بودند.
مثال:
The epilogistic elements in her speech were particularly engaging.
معنی فارسی کلمه epilogistic
:
مرتبط با نتایج یا بخشهای پایانی؛ توضیحاتی اضافی که در انتهای یک اثر ارائه میشوند.