معنی فارسی epiphenomenal
C1به وضعیت یا پدیدهای اطلاق میشود که به عنوان یک نتایج جانبی از یک پدیده دیگر وجود دارد.
Pertaining to a phenomenon that is a byproduct of another phenomenon without affecting it.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نظریه پیشنهاد میکند که آگاهی اپیپدیدهای است.
مثال:
The theory suggests that consciousness is epiphenomenal.
معنی(example):
در فلسفه، یک حالت اپیپدیدهای نمیتواند بر روی دنیای فیزیکی تأثیر بگذارد.
مثال:
In philosophy, an epiphenomenal state cannot affect the physical world.
معنی فارسی کلمه epiphenomenal
:
به وضعیت یا پدیدهای اطلاق میشود که به عنوان یک نتایج جانبی از یک پدیده دیگر وجود دارد.