معنی فارسی epipharynx
B2قسمت بالایی حلق که با حفره بینی در ارتباط است.
The upper part of the pharynx, connecting the nasal cavity and the throat.
- NOUN
example
معنی(example):
اپیفارینکس حفره بینی را به گلو متصل میکند.
مثال:
The epipharynx connects the nasal cavity with the throat.
معنی(example):
در آناتومی، اپیفارینکس در تنفس نقش دارد.
مثال:
In anatomy, the epipharynx plays a role in respiration.
معنی فارسی کلمه epipharynx
:
قسمت بالایی حلق که با حفره بینی در ارتباط است.
