معنی فارسی epiplanktonic
B2آرگانیزمهای زندهای که در نزدیک سطح آب زندگی میکنند و با جریان آب حرکت مییابند.
Relating to organisms that live in the upper layers of water, particularly the ocean.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آرگانیزمهای اپیپلانکتونیک در نزدیکی سطح آب شناور هستند.
مثال:
The epiplanktonic organisms drift near the surface of the water.
معنی(example):
دانشمندان اشکال زندگی اپیپلانکتونیک را در تحقیقات اقیانوسی مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study epiplanktonic life forms in ocean research.
معنی فارسی کلمه epiplanktonic
:
آرگانیزمهای زندهای که در نزدیک سطح آب زندگی میکنند و با جریان آب حرکت مییابند.