معنی فارسی epiplastron

B1

ساختار آناتومیکی خاص در برخی از جانوران که به حرکت یا محافظت کمک می‌کند.

A specific anatomical structure in some animals that aids in movement or protection.

example
معنی(example):

اپی‌پلاسترن نقش حیاتی در آناتومی گونه دارد.

مثال:

The epiplastron plays a vital role in the anatomy of the species.

معنی(example):

دانشمندان در حال بررسی این هستند که چگونه اپی‌پلاسترن بر حرکت تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Scientists are studying how the epiplastron affects mobility.

معنی فارسی کلمه epiplastron

: معنی epiplastron به فارسی

ساختار آناتومیکی خاص در برخی از جانوران که به حرکت یا محافظت کمک می‌کند.