معنی فارسی episkotister
B1اپیسکوتیستر، یک عنصر یا بخش مرتبط با یک سیستم بیولوژیکی که معمولاً به تأثیرات خاص آن سیستم مربوط میشود.
A component related to a biological system that typically pertains to specific influences of that system.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشمند به بررسی اپیسکوتیستر مربوط به تحقیقات ژنتیکی پرداخت.
مثال:
The scientist explored the episkotister related to genetic research.
معنی(example):
یک اپیسکوتیستر میتواند بر فرآیندهای بیولوژیکی مختلف تأثیر بگذارد.
مثال:
An episkotister can influence various biological processes.
معنی فارسی کلمه episkotister
:
اپیسکوتیستر، یک عنصر یا بخش مرتبط با یک سیستم بیولوژیکی که معمولاً به تأثیرات خاص آن سیستم مربوط میشود.