معنی فارسی episomally
B1بهطور اپیسومالی، به شرایطی اشاره دارد که در آن چیزی اثر خود را بهطور غیرمستقیم اعمال میکند.
In a manner that refers to the indirect application or effect of a treatment or technique.
- OTHER
example
معنی(example):
این دارو بهصورت اپیسومالی عمل میکند تا اثر درمان را تقویت کند.
مثال:
The drug works episomally to enhance the effect of the treatment.
معنی(example):
تکنیکهای اپیسومالی میتوانند عملکرد را در زمینههای مختلف بهبود بخشند.
مثال:
Episomally applied techniques can improve performance in various fields.
معنی فارسی کلمه episomally
:
بهطور اپیسومالی، به شرایطی اشاره دارد که در آن چیزی اثر خود را بهطور غیرمستقیم اعمال میکند.