معنی فارسی epistolised

B1

به معنای نوشتن نامه به کسی برای ارتباط برقرار کردن.

To communicate with someone via letters.

example
معنی(example):

او در حین سفر به دوستش نامه نوشت.

مثال:

She epistolised to her friend while abroad.

معنی(example):

او به طور گسترده‌ای درباره سفرهایش نامه نوشت.

مثال:

He had epistolised about his travels extensively.

معنی فارسی کلمه epistolised

: معنی epistolised به فارسی

به معنای نوشتن نامه به کسی برای ارتباط برقرار کردن.