معنی فارسی epistolising

B1

عمل نوشتن نامه به دیگران به منظور برقراری ارتباط.

The act of writing letters to communicate with others.

example
معنی(example):

آنها بعدازظهر را به نوشتن نامه به یکدیگر گذراندند.

مثال:

They spent the afternoon epistolising each other.

معنی(example):

نوشتن نامه سرگرمی مورد علاقه آنها بود.

مثال:

Epistolising was their favorite pastime.

معنی فارسی کلمه epistolising

: معنی epistolising به فارسی

عمل نوشتن نامه به دیگران به منظور برقراری ارتباط.