معنی فارسی epitomator

B1

ایپیتوماتور، شخصی که اطلاعات را خلاصه و تحلیل می‌کند.

A person or tool that summarizes information.

example
معنی(example):

ایپیتوماتور گزارش طولانی را به یک مرور مختصر تبدیل کرد.

مثال:

The epitomator condensed the lengthy report into a brief overview.

معنی(example):

به عنوان یک ایپیتوماتور، او به طور مؤثر نکات کلیدی را ضبط کرد.

مثال:

As an epitomator, she effectively captured key points.

معنی فارسی کلمه epitomator

: معنی epitomator به فارسی

ایپیتوماتور، شخصی که اطلاعات را خلاصه و تحلیل می‌کند.