معنی فارسی epitomically
C1به طور نمادین، به شیوهای که یک مثال کامل یا مشخص از چیزی باشد.
In a manner that serves as a perfect example.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مفهوم را به طور نمادین توضیح داد و آن را قابل درک کرد.
مثال:
She explained the concept epitomically, making it easy to understand.
معنی(example):
کارهای او به طور نمادین نشاندهنده باورهایش است.
مثال:
His actions epitomically reflect his beliefs.
معنی فارسی کلمه epitomically
:
به طور نمادین، به شیوهای که یک مثال کامل یا مشخص از چیزی باشد.