معنی فارسی epitomisation
B2عمل نمایندگی یا نمایش دادن چیزی به شکل نمادین.
The act of representing something in a perfect or typical way.
- NOUN
example
معنی(example):
نمادینسازی دستاوردهای او در جدیدترین جایزهاش پیدا میشود.
مثال:
The epitomisation of her achievements is found in her latest award.
معنی(example):
نمادینسازی کار گروهی در این پروژه همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The epitomisation of teamwork in the project impressed everyone.
معنی فارسی کلمه epitomisation
:
عمل نمایندگی یا نمایش دادن چیزی به شکل نمادین.