معنی فارسی epizootiologically
C2به طریقی که به مطالعه بیماریهای حیات وحش مربوط میشود.
In a manner that relates to the study of the occurrence and distribution of diseases in animal populations.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادهها به طور اپیزوتیولوژیکی تحلیل شد تا الگوها شناسایی شوند.
مثال:
The data was analyzed epizootiologically to identify patterns.
معنی(example):
محققان به مسئله به طور اپیزوتیولوژیکی نزدیک شدند و تمام تعاملات حیوانی را مورد بررسی قرار دادند.
مثال:
The researchers approached the problem epizootiologically, considering all animal interactions.
معنی فارسی کلمه epizootiologically
:
به طریقی که به مطالعه بیماریهای حیات وحش مربوط میشود.