معنی فارسی epocha
B2نقطه عطفی در زمان که تغییرات زیادی را نشان میدهد.
A period marked by distinct events or significant changes.
- NOUN
example
معنی(example):
در بحث در مورد دورههای تاریخی، اَپوچاها به کرات اشاره میشوند.
مثال:
In the discussion of historical epochs, epochas are frequently referenced.
معنی(example):
اپوچا به عنوان نشانگر تغییرات قابل توجه در جامعه عمل میکند.
مثال:
The epocha serves as a marker for significant changes in society.
معنی فارسی کلمه epocha
:
نقطه عطفی در زمان که تغییرات زیادی را نشان میدهد.