معنی فارسی epodic
B1مربوط به رویدادهایی که در یک توالی خاص یا در فواصل زمانی خاص رخ میدهند.
Pertaining to events that occur in a series of distinct and separate phases.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت اپودیک رویدادها باعث میشود آنها به راحتی دستهبندی شوند.
مثال:
The epodic nature of the events makes them easy to categorize.
معنی(example):
او روند را به عنوان اپودیک توصیف کرد که دارای مراحل مشخصی است.
مثال:
He described the process as epodic, with distinct phases.
معنی فارسی کلمه epodic
:
مربوط به رویدادهایی که در یک توالی خاص یا در فواصل زمانی خاص رخ میدهند.