معنی فارسی epochism
B2نظریه یا دیدگاهی که بر اساس آن هر دوره زمانی ویژگیهای خاصی را در تصور و باورهای فرهنگی نمایش میدهد.
A concept that emphasizes the importance of different epochs in shaping cultural and social beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
او اغلب درباره اپوخیسم در زمینه تغییرات فرهنگی صحبت میکند.
مثال:
He often discusses epochism in the context of cultural changes.
معنی(example):
اپوخیسم پیشنهاد میکند که هر عصر ویژگیهای منحصر به فردی دارد که باورها را شکل میدهد.
مثال:
Epochism suggests that each era has distinct characteristics that shape beliefs.
معنی فارسی کلمه epochism
:
نظریه یا دیدگاهی که بر اساس آن هر دوره زمانی ویژگیهای خاصی را در تصور و باورهای فرهنگی نمایش میدهد.