معنی فارسی equicontinuous
C1پیوند به وضعیتی است که در آن توابع یا دنبالهها پیوستگی را به طور یکنواخت حفظ میکنند.
Relating to functions that maintain continuity uniformly over a domain.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معلم توضیح داد که توابع پیوسته معادل در همه نقاط به طور مشابه رفتار میکنند.
مثال:
The teacher explained that equicontinuous functions behave similarly at all points.
معنی(example):
در تجزیه و تحلیل، دو دنباله پیوسته معادل هستند اگر بهطور یکنواخت همگرا شوند.
مثال:
In calculus, two sequences are equicontinuous if they converge uniformly.
معنی فارسی کلمه equicontinuous
:
پیوند به وضعیتی است که در آن توابع یا دنبالهها پیوستگی را به طور یکنواخت حفظ میکنند.