معنی فارسی equiconvex
B2نوعی شکل هندسی که در آن هر خطی که بین دو نقطه روی سطح کشیده شود، درون سطح قرار میگیرد.
A term describing shapes that are convex at every point.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در هندسه، یک شکل هم.convex در هر نقطه به سمت بیرون منحنی میشود.
مثال:
In geometry, an equiconvex shape curves outward at every point.
معنی(example):
سطوح هم.convex در اپتیک برای متمرکز کردن نور اهمیت دارند.
مثال:
Equiconvex surfaces are important in optics for focusing light.
معنی فارسی کلمه equiconvex
:
نوعی شکل هندسی که در آن هر خطی که بین دو نقطه روی سطح کشیده شود، درون سطح قرار میگیرد.