معنی فارسی equidivision

B1

تقسیم برابر، عمل تقسیم کردن به گونه‌ای که هر بخش نسبت به دیگر بخش‌ها برابر باشد.

The action of dividing something into equal parts.

example
معنی(example):

تقسیم مساوی به معنای تقسیم چیزی به طور مساوی است.

مثال:

Equidivision means dividing something equally.

معنی(example):

تقسیم مساوی پای اطمینان حاصل کرد که همه سهم عادلانه‌ای دارند.

مثال:

The equidivision of the pie ensured everyone got a fair share.

معنی فارسی کلمه equidivision

: معنی equidivision به فارسی

تقسیم برابر، عمل تقسیم کردن به گونه‌ای که هر بخش نسبت به دیگر بخش‌ها برابر باشد.