معنی فارسی equidistribution
B1توزیع مساوی، توزیع که در آن تمام نتایج با احتمال برابر رخ میدهند.
The property of having equal distribution or allocation.
- NOUN
example
معنی(example):
توزیع مساوی منابع برای انصاف ضروری است.
مثال:
The equidistribution of resources is essential for fairness.
معنی(example):
توزیع یکسان در آمار اطمینان حاصل میکند که هر نتیجه به یک اندازه محتمل است.
مثال:
Equidistribution in statistics ensures each outcome is equally likely.
معنی فارسی کلمه equidistribution
:
توزیع مساوی، توزیع که در آن تمام نتایج با احتمال برابر رخ میدهند.