معنی فارسی equiformal
B1به وضعیت یا چیزی گفته میشود که در تمام نقاط، شکل و فرم یکسانی داشته باشد.
Describes something that is uniformly shaped or formatted across all points.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اسناد باید هم شکل باشند تا معتبر تلقی شوند.
مثال:
The documents need to be equiformal to be considered valid.
معنی(example):
در ریاضیات، مجموعههای همشکل ساختار یکسانی دارند.
مثال:
In mathematics, equiformal sets share the same structure.
معنی فارسی کلمه equiformal
:
به وضعیت یا چیزی گفته میشود که در تمام نقاط، شکل و فرم یکسانی داشته باشد.