معنی فارسی equinus

B1

نوعی اختلال در پا که در آن پا به سمت پایین خم نمی‌شود.

A condition in which the heel of the foot cannot be lowered; often seen in horses.

example
معنی(example):

دامپزشک متوجه شد که اسب دچار وضعیت اکوینوس است.

مثال:

The veterinarian noted the horse had an equinus condition.

معنی(example):

اکوینوس می‌تواند بر عملکرد اسب در مسابقات تأثیر بگذارد.

مثال:

Equinus can affect a horse's performance in competitions.

معنی فارسی کلمه equinus

: معنی equinus به فارسی

نوعی اختلال در پا که در آن پا به سمت پایین خم نمی‌شود.