معنی فارسی equinumerally

B1

به معنای به صورت برابر و مساوی، به ویژه در زمینه تعداد افراد یا چیزها.

In an equal number or proportion; evenly matched in quantity.

example
معنی(example):

دو گروه به صورت مساوی در این مطالعه نمایندگی می شدند.

مثال:

The two groups were equinumerally represented in the study.

معنی(example):

شرکت‌کنندگان به صورت مساوی در هر دسته تقسیم شدند.

مثال:

The participants were divided equinumerally in each category.

معنی فارسی کلمه equinumerally

: معنی equinumerally به فارسی

به معنای به صورت برابر و مساوی، به ویژه در زمینه تعداد افراد یا چیزها.