معنی فارسی equipollentness
B1حالت یا ویژگی برابری، نشاندهنده آن است که دو یا چند چیز از نظر ارزش برابرند.
The quality of being equipollent; equivalence in value, force, or validity.
- NOUN
example
معنی(example):
برابری این دو ایده آنها را به طور مساوی معتبر میسازد.
مثال:
The equipollentness of the two ideas makes them equally valid.
معنی(example):
برابری مشاهده شده در این بحث به یک بحث متعادل منجر شد.
مثال:
The equipollentness observed in the debate led to a balanced discussion.
معنی فارسی کلمه equipollentness
:
حالت یا ویژگی برابری، نشاندهنده آن است که دو یا چند چیز از نظر ارزش برابرند.