معنی فارسی equiponderance
B1حالت یا ویژگی برابری در وزن یا اهمیت شواهد یا استدلالها.
The state of being equally weighted or balanced in importance.
- NOUN
example
معنی(example):
برابری شواهد از هر دو طرف قانعکننده بود.
مثال:
The equiponderance of evidence from both sides was convincing.
معنی(example):
برابری در استدلالها منجر به تصمیمگیری بهتری میشود.
مثال:
Equiponderance in arguments leads to better decision-making.
معنی فارسی کلمه equiponderance
:
حالت یا ویژگی برابری در وزن یا اهمیت شواهد یا استدلالها.