معنی فارسی equiponderate
B1متوازن کردن، به معنای ایجاد تعادل یا برقراری توازن در میان دو یا چند چیز.
To establish balance or equality among differing factors or aspects.
- VERB
example
معنی(example):
دو تیم باید استدلالهای خود را در طول بحث متوازن میکردند.
مثال:
The two teams had to equiponderate their arguments during the debate.
معنی(example):
مهم است که قبل از اتخاذ تصمیم، هر دو دیدگاه را متوازن کنیم.
مثال:
It's important to equiponderate both perspectives before making a decision.
معنی فارسی کلمه equiponderate
:
متوازن کردن، به معنای ایجاد تعادل یا برقراری توازن در میان دو یا چند چیز.