معنی فارسی equiponderating

B1

در حال متوازن کردن، به معنای فرآیند قرار دادن یا توزیع تعادل بین عناصر مختلف.

The act of balancing or weighing options and factors against one another.

example
معنی(example):

ما در حال متوازن کردن گزینه‌ها برای پروژه هستیم.

مثال:

We are equiponderating the options for the project.

معنی(example):

متوازن کردن راه‌حل‌های مختلف می‌تواند به پیدا کردن بهترین گزینه کمک کند.

مثال:

Equiponderating different solutions can help in finding the best one.

معنی فارسی کلمه equiponderating

: معنی equiponderating به فارسی

در حال متوازن کردن، به معنای فرآیند قرار دادن یا توزیع تعادل بین عناصر مختلف.