معنی فارسی equiprobabilism

C1

نظریه‌ای که می‌گوید همه احتمالات در یک فضای مشخص به طور مساوی محتمل هستند.

A theory that states all outcomes in a given probability space are equally likely.

example
معنی(example):

اکیپروابلیسم پیشنهاد می‌کند که رویدادها به طور مساوی احتمال وقوع دارند.

مثال:

Equiprobabilism suggests that events are equally likely to occur.

معنی(example):

در نظریه تصمیم‌گیری، اکیپروابلیسم می‌تواند انتخاب‌های پیچیده را ساده کند.

مثال:

In decision theory, equiprobabilism can simplify complex choices.

معنی فارسی کلمه equiprobabilism

: معنی equiprobabilism به فارسی

نظریه‌ای که می‌گوید همه احتمالات در یک فضای مشخص به طور مساوی محتمل هستند.