معنی فارسی equiprobabilist

C1

شخصی که به نظریه اکیپروابلیسم اعتقاد دارد و بر این اساس عمل می‌کند.

A person who adheres to the principles of equiprobabilism.

example
معنی(example):

یک اکیپروابلیست معتقد است که تمام نتایج باید به یکسان در نظر گرفته شوند.

مثال:

An equiprobabilist believes that all outcomes should be treated equally.

معنی(example):

اکیپروابلیست‌ها معمولاً برای انصاف در تحلیل‌های آماری حمایت می‌کنند.

مثال:

Equiprobabilists often advocate for fairness in statistical analyses.

معنی فارسی کلمه equiprobabilist

: معنی equiprobabilist به فارسی

شخصی که به نظریه اکیپروابلیسم اعتقاد دارد و بر این اساس عمل می‌کند.