معنی فارسی equisegmented
B1به ساختاری اشاره میکند که در آن قسمتها به طور برابر تقسیم شدهاند.
Refers to a structure where components are divided equally.
- OTHER
example
معنی(example):
ساختار همپارهای امکان تقسیم مساوی را فراهم میکند.
مثال:
The equisegmented structure allows for equal division.
معنی(example):
در زیستشناسی، موجودات همپارهای در بخشهای بدنی یکنواخت هستند.
مثال:
In biology, equisegmented organisms show uniformity in body parts.
معنی فارسی کلمه equisegmented
:
به ساختاری اشاره میکند که در آن قسمتها به طور برابر تقسیم شدهاند.