معنی فارسی equirotal

B1

به ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن اشکال حول یک نقطه خاص چرخش می‌کنند.

Describing a property where shapes rotate around a specific central point.

example
معنی(example):

اشکال هم‌چرخشی تقارن را در اطراف یک نقطه مرکزی نشان می‌دهند.

مثال:

Equirotal figures exhibit symmetry around a center point.

معنی(example):

در نقاشی، طراحی‌های هم‌چرخشی می‌توانند تأثیر بصری جالبی ایجاد کنند.

مثال:

In painting, equirotal designs can create an interesting visual effect.

معنی فارسی کلمه equirotal

: معنی equirotal به فارسی

به ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن اشکال حول یک نقطه خاص چرخش می‌کنند.