معنی فارسی equispatial

B1

equispatial، به توصیف عناصری اشاره دارد که در فضا به‌طور یکنواخت و متوازن قرار دارند.

Relating to elements that are equally spaced in three-dimensional space.

example
معنی(example):

چیدمان equispatial صندلی‌ها امکان دید بهتر را فراهم کرد.

مثال:

The equispatial arrangement of seats allowed for better viewing.

معنی(example):

در طراحی، عناصر equispatial تعادل و هماهنگی ایجاد می‌کنند.

مثال:

In design, equispatial elements create balance and harmony.

معنی فارسی کلمه equispatial

: معنی equispatial به فارسی

equispatial، به توصیف عناصری اشاره دارد که در فضا به‌طور یکنواخت و متوازن قرار دارند.