معنی فارسی equispaced

B1

equispaced، به معنای داشتن فاصله‌های برابر میان نقاط مختلف است.

Arranged at equal distances from one another.

example
معنی(example):

نقاط روی نمودار به‌طور یکنواخت فاصله‌گذاری شده‌اند.

مثال:

The points on the graph are equispaced.

معنی(example):

او صندلی‌ها را به‌صورت یکنواخت فاصله‌گذاری کرد.

مثال:

She arranged the chairs in an equispaced manner.

معنی فارسی کلمه equispaced

: معنی equispaced به فارسی

equispaced، به معنای داشتن فاصله‌های برابر میان نقاط مختلف است.